موقعیت جغرافیایی
سرزمین چین در دورترین قسمت شرقی آسیا قرار گرفته و از هندوستان بوسیلهکوهستانهای بلند جدا گردیده است معماری.
حاصلخیزترین بخش چین در نواحی جلگه ای آن بیشتـر در شمال شرقی قرار گرفته و
مناطق مسکونی و پر جمعیت آن را به وجود آورده است .
چینی ها از نژاد مغول بوده و از جمله اقوام نادری هستند که از همان ابتدا در سرزمین
خود ساکن بوده اند و سرزمین خود را به جای چین “ تی ین هو ” یعنی زیر آسمانها نام
نهاده اند . معماری.
جامعه چین از روزگار کهن جامعـــــه ای طبقاتی بوده است و بیشتر شهروندان را دهقانان فقیر تشکیل داده اند .
سلسله های پادشاهی ( امپراطوری ) چین به ترتیب عبـــارتند از : هیا ، شانگ ، جو ،
چین ، هن . در دوره دودمان جو ( ۱۱۲۳تا ۲۲۱ ق . م ) فئودالیسم در چین بنیاد نهاده شد
و قدرت سیاسی بین شمار زیادی از زمین داران بزرگ تقسیم شد .
یکی از درخشان ترین دوره های چین ظهـــور سلسله تانگ ( ۹۰۷تا ۶۱۸ میلادی )بود که
کشـــور را به صورت مرکز سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آسیا در آورد . معماری.
مغولان در قرن ۱۳ میلادی ضمن عبـور از دیوار چین و شهر پکن را تصرف کردند .
قوبیلای خان آنجا را پایتخت خویش نمود . مارکوپولو هم از این کشور در زمان مغولان دیدن نمود .
آیین های چین باستان
در چین ادیان و فلسفه های گوناگونی رواج داشت که مهمتـــرین آنها اندیشه های کنفوسیوسی ، دائوئی ( تائوئی )، و بودایی بود . کنفوسیــوس ( ۴۰۷ –۵۵۱ ق.م )مبلغ وفاداری و نظم و احترام بود .
فلسفـــه او بر بنیان ذن یعنی عواطف و مهر و محبت انســـانی قرار داشت .
عشق به ابا و گذشتگان در اندیشه کنفوسیوس جایگاهی ارجمند داشت . معماری.
لائوزی ( قرن شش ق . م ) بنیانگذار دائوئیسم بود .
به عقیده او انســان در حقیقت جزئی از کاینات است و باید به طــــور تام و تمام با آن همساز و همنـــوا باشد .
کاینات تابع اصول “ یین ” و “ یانگ ” است . یین نیروی مؤنث و یانگ نیروی مذکر است . نماد دائوئیسم بیانگر اتحاد یین و یانگ است .
آئین بودایی در حدود قرن دوم میلادی از طریق جاده ابریشم کــــه راهی بازرگانی بود ، از هند به چین رسید .
بخشی از معماری معابد چین مربوط به آیین بودایی است . معماری.
معماری چین
معماری چین نیز همانند سایر هنرهــــای آن از گستردگی و تنـوع فراوان برخوردار است ،
هر چند آثار معماری آنـــان گاه به علت استفاده از مصالح کم دوام از بین رفته اند ، ولیکن
آنچـــه از این آثار باقیمانده ، گویای این حقیقت است که آثار چین در حد معماریهای مصر و
بین النهـــرین و ایران باستان است . به طور کلی معماری چین شامل معابد (
کنفوسیوسی ، لائوتسه ، بودایی ) پاگودا ، قصر ، دیوار بزرگ چین ، خانه و دیرها ،
آرامگاهها و معابد صخره ای (غارها ) است .
سبکهای معماری چین دوگونه اند :سبک شمالی و سبک جنوبی
تفاوت چشم گیر بین این دو سبک در انحنای شیب سقف و میزان تزیینات لبه های بام و
پیش آمدگی آنهاست
سبک شمالی را شیوه ی کاخی نیز مینامند در این سبک شیب بام نرم است و مانند
چادرها ی عشایری است و حاشیه بام ها به ندرت با مجسمه تزیین یافته اند و در این
سبک تزیینات اندک اند. بهترین دستاورد آن بناهای با شکوه شهر ممنوعه مربوط به دوران
مینگ در مرکز شهر پکن می باشد.
سبک جنوبی: در این سبک سقف به اندازه ای شیب پیدا می کند که گوشه های آن
مانند شاخ گاو به سوی بالا متمایل میشود و کناره های بام ها با مجسمه های کوچک
خدایان تا ئویی و جانوران اسطوره ای آراسته می گردد پیش آمدگی بام ها و ستونها نیز
به همین ترتیب دارای انحنا و تزیینات میباشد و هیچ بخش از سطح را صاف وبدون آرایه
نمی گذاشتند شهر شانگهای دستاورد این شیوه ی هنری است.
خانه چینی
اولین سکونتگاههای چینی گودالهایی هستند که به صورت دایره ساخته شده اند و روی آن را با شاخ و برگ درختان پوشانده اند .
از نظر تزئینی نمونـــه های خانه گلی دوره هان کاملا شبیه سبک های موجــــود در چین است .
مدخل اصلی در داخل توسط “ مانع ارواح ” ( دیواری در مقابل مدخل ) حفاظت می شود ، به طوریکه حیاط از داخل خانه از نظر پنهــــان است .
بر اساس عقاید چینی ، شیاطین و ارواح پلید در خط مستقیم حرکت می کردند و این دیوارها در مقابل مدخل مانع ورود آنها به داخل خانه می شدند .
ساختمان معماری خانه امروز چین دقیقا به نمونه اولیه خویش در هزار سال پیش شباهت دارد .
اجزای ضروری این ساختمانهــــا عبارتند از : یک تالار چهار گوشه زیر یک بــــام نوک تیز با قرنیزهای بر آمده ، بر روی یک شبکه نگاهدارنده و ستونهــای چوبی ، که دیوارها هیچ نقشی در نگاهـداری از سقف ندارند بلکه در حکم پرده ها و تیغه های جدا کننده می باشند .
معماری چین در چهارچوب این فرمول محـدود ، توجهش را بر نمای ساختمــان متمرکز می کند .
غار و خانه های مسکونی در شهرهای باستانی
در نواحی وسطی و سفلی رود زرد در شمال چین ،نواحی رسوب طبقه بندی نشده از قبیل استانهای ” شنسی “،”کانسو” ،”حه نان “و “شان سی “اهالی محلی در تپه های خاکی غارها زندگی میکنند .
در درون آن با آجر و سنگ محل زندگی شبیه غاری میسازند و حتی چند غار را بهم متصل مینمایند .
اینگونه غارها ضد حریق و ضدآلودگی صوتی بوده و در چهار فصل سال هوای درونی آن خنک و ملایم است و در ضمن در ساخت آن در استفاده از زمین و هزینه صرفه جویی میشود .
در این نوع بنا ، طبیعی و زندگی بهم تلفیق داده شده است و یک شیوه معماری کامل در استفاده از شرایط محلی محسوب می شود .